درخت خرمالوی همسایه بقلی وارد حیاط ما شده بود
از پنجره ی راهروی طبقه دوم راحت میشد کند
یه دوستی داشتم هر وقت باهاش قهر میکردم
یه خرمالوی کال پرت میکردم میخورد به در خونشون
میفهمید منم و آشتی میکردیم
اون موقع ها چه همه چیز ساده بود...
الان دیگه نه اون درخت هست
نه دوستم همسایمونه
و دورادور از حال هم باخبریم
مواظب رابطه ها و خرمالوهای زندگیمون باشیم
man khoda ra daram...
برچسب : نویسنده : sotoodehhha بازدید : 169